|
گفتم : میری ؟ گفت ❤ : آره .. گفتم : منم ❤ بیام ؟ گفت : جایی که من میرم ❤ جای 2 نفره نه ❤ 3 نفر .... گفتم : برمی گردی ؟ فقط خندید . ❤ .... اشک ❤ توی چشمام حلقه زد سرمو پایین ❤ انداختم . دستشو زیر چونم گذاشت ❤ و سرمو بالا آورد ; گفت ❤ : میری ؟ گفتم : آره . گفت : ❤ منم بیام ؟ گفتم : جایی که من میرم جای ❤ 1 نفره نه 2 نفر ... گفت ❤ : برمی گردی ؟ گفتم : جایی که میرم راه برگشت ❤ نداره ... من رفتم ❤ .. اونم رفت ولی اون ❤ مدتهاست که ; ❤ برگشته و با ❤ اشک چشماش خاک مزارمو ❤ شستشو میده .... نظرات شما عزیزان: [ شنبه 5 مرداد 1392
] [ 18:13 ] [ رضاخطر ]
|
|
[ طراحي : 9pars ] [ Weblog Themes By : 9pars ] |